برای اولین بار رفتهبودیم خانهی سعید که تازه از مستاجری رها شده. ننه هم آنجا بود و هر چند دقیقه یک بار میگفت :«خونهی آدم قد مستراح باشه، اما مال خودش باشه!» آخر یکی از جمع گفت:«حالا این چیه هی تکرار میکنی؟ بگو قد لونهی مرغ مثلا. چرا هی میگی مستراح؟» ننه گفت:«از قدیم همینجوری میگن.» مادربزرگ گفت:«نه والا. از قدیم میگن خونهی آدم قد لونه مرغ باشه، ولی مال خودش باشه. مستراح نمیگن» اما ننه قبول نکرد.
چند دقیقه بعد بحث متراژ خانه شد و ننه گفت:«اینجا خیلی بزرگه. سه تا توالت داره!» در گوش مامان گفتم:«توی ذهن ننه، واحد اندازهگیری خونه، دستشوییه کلا!»
چند دقیقه بعد هم بحث عمل چشم مامان شد و این که مردمک چشمش تنگ بوده و با لیزر کمی بهتر شده و الان که بزرگتر شده، بهتر میبیند. سعید گفت :«آدم چشمش اندازهی مستراح باشه، اما مال خودش باشه!»
الان دو ساعتی میشود که دارم به این جملهی احمقانه میخندم!
درباره این سایت